بیمار جوانی که چند سالیست با سرطان دست و پنجه نرم می کند
نمی شه دستش رو ول کرد
واقعا چطور می شه بهش نه گفت
او تا دیروز کارگر شرکت بود کار و تلاش میکرد حقوق ش کم بود اما هر چه بود
رزق و روزیش حلال بود
امروز پزشک ش دستور داده باید یکدوره ۳۲ الی ۳۵ روزه پرتو درمانی رو شروع کنه
فقط هزینه رفت و برگشت از ساوه به بیمارستان شهدای تجریش و بر عکس بالغ بر ۱۳ یا ۱۴ میلیون تومان میشه
(معمولا افرادی که شیمی درمانی و پرتو درمانی میکنند بعلت ضعف شدید بدنی سرگیجه و حالت تهوع دارند ، نمیتونند با اتومبیل همگانی تردد کنند )
آیا واقعا میشه بهش گفت
نمیتونم کمکت کنیم
در دو سه سال گذشته هرچه پس انداز داشته و هر چه تونسته قرض و قوله کرده تا روی پایش بمونه صورت شان را با سیلی سرخ نگه داشتن
اما الان کارد به استخوان رسیده نداره
آیا جامعه مرفعین نسبت به این گونه بیماران هیچ تعهدی ندارند
هیچ
اخه گناه داره زن و بچه داره اگر ولش کنیم خیلی زود با شرایط سخت از بین میره
به والله گناه داره
به خدا نمی شود به امثال این بیمار گفت :
نه نداریم
کمک نمیکنیم